سعدالدین تفتازانی
تفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر شافعی هروی (722-792 ق) فقیه، مفسر، متکلم ادیب و مؤلف شافعی. او در تفتازان (که دهی است در دهستان قوش خانه از بخش باجگیران قوچان) متولد شد. از احوال والدین و خانواده و
نویسنده: مشایخ فریدنی
تفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر شافعی هروی (722-792 ق) فقیه، مفسر، متکلم ادیب و مؤلف شافعی. او در تفتازان (که دهی است در دهستان قوش خانه از بخش باجگیران قوچان) متولد شد. از احوال والدین و خانواده و سرگذشت او در زندگی تقریباً اطلاعی در دست نیست. همینقدر میدانیم در بلاد مختلف خراسان و ماوراءالنهر گردش کرده و در محضر درس قاضی عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی (م 756 ق) متکلم و اصولی مشهور و نیز در محضر قطب الدین محمد بن محمد رازی (م 776 ق) حکیم شیعی و از تلامیذ علامهی حلی کسب دانش کرده است (روضات الجنات، 308). اشتهار او به هروی از آنجاست که مدتی در هرات میزیسته است. بعد به خوارزم رفته چند سال در آنجا بوده است. آنگاه به سرخس و سمرقند سفر کرده و در سایر شهرهای خراسان نیز به شهادت کتابهائی که محل تألیف آنها را قید نموده گردش کرده است. به روایت ابن عربشان در کتاب عجائب المقدور فی نوائب التیمور او هم مانند قطبالدین رازی از جمله علمائی بوده که به وسیلهی تیمور به سمرقند جذب گردید. هنگامی که امیر تیمور عازم فتح خوارزم بود ملک محمد سرخسی حکمران سرخس پسر معزالدین ابوالحسین کرت پادشاه هرات (م 771 ق) به وسیلهی برادرزادهی خود ملک پیر محمد که از سرداران سپاه تیمور بود نامهای به وی نوشته استدعا نمود بعد از فتح خوارزم مولانا تفتازانی را اجازت سفر به سرخش فرماید تیمور نیز اجازه داد و تفتازانی رهسپار سرخس گردید. بعد از بازگشت تیمور به سمرقند «علماء و فضلاء و مشایخ ماوراءالنهر به عرض رساندند که اگرچه تسخیر خوارزم... تیسیر پذیرفت اما حاصل آن مملکت تعلق به ملک محمد سرخسی گرفت... سرآمد علمای عالم و مقتدای فضلای بنی آدم مولانا تفتازانی است... که نفحات مؤلفات بلاغت آیاتش مانند نسائم فروردین، شمال و جنوب تمامی روی زمین را خضرت و نضارت بخشیده...» (حبیب السیر، 545/3) و از امیر تقاضا نمودند تفتازانی را به سمرقند فراخواند. تیمور نیز امر به دعوت وی از سرخس به سمرقند کرد. تفتازانی ابتدانیت سفر حج را بهانه کرده خواست شانه خالی کند ولی وقتی حکم مجدد مؤکد تیمور رسید ناچار تسلیم شد و به سمرقند رفت. او در آن شهر رحل اقامت افکند و سالها به تدریس و تألیف اشتغال داشت و مورد احترام و محبت تیمور بود تا اینکه بدرود زندگی گفت. جنازهاش را بنا به وصیتش به سرخس منتقل نموده او را در همانجا به خاک سپردند (روضات الجنات، 309) فصیحی در مجمل سال وفات او را 787 ق و ابن حجر در الدرر الکامنه (350/3) 793 ق و سیوطی در بغیة الوعاة (391) و خواندمیر در حبیب السیر (544/3) 797 ق ذکر کردهاند. تفتازانی معاصر امیر سید شریف الدین جرجانی (م 816 ق) بود که امیر تیمور بعد از فتح شیراز او را در سال 789 با خود به سمرقند برد. بین او و تفتازانی در سمرقند مباحثاتی درگرفت که سید در اکثر مجالس به سبب حدت طبع و جودت ذهن بر حناب مولوی در بحث غلبه کرد (حبیب السیر، 547/3) از تفتازانی یک پسر به نام مولانا محمد باقی ماند که او نیز از علما بود و در سفر سمرقند مورد لطف و انعام تیمور واقع گردید. وی در هراست اقامت داشت و به سال 838 ق در همان شهر به مرض طاعون درگذشت. از تفتازانی تلامیذ زیادی معروف شدهاند. یکی از شاگردان او حسام الدین حسین بن علی بن محمد ابیوردی شافعی مؤلف کتاب ربیع الجنان فی المعانی و البیان و مجاور مکه بود و به مذهب مفوضه و غلات تمایل داشت و دیگری برهان الدین حیدر شیرازی رومی عالم علوم بلاغت را نام بردهاند.
تفتازانی از علمای پرکار و خوش سلیقه و خوش قلم و جامع علوم معقول و منقول در زمان خود بوده است و چنانکه شیخ بهائی در کشکول آورده است مانند سایر علمای زمان به سرودن اشعار عربی و فارسی نیز ر غبت داشته است. تألیفات او که در حوزههای علمیهی شیعه غالباً مدار درس و بحث بوده است به این شرح است 1) شرح تصریف عزی در علم صرف که آن را به سال 737 ق در شانزده سالگی در فریومد (از توابع سبزوار) تألیف نموده و همواره از کتب درسی طلاب بوده است. اصل این کتاب را عبدالوهاب بن ابراهیم زنجانی (م 655 ق) به نام تصریف العزی تألیف کرده بود که تفتازانی بر آن شرح نوشته است. این کتاب ابتدا در قسطنطنیه به سال 1253 ق و بعد در جامع المقدمات به چاپ رسیده است؛ 2) المطول در شرح تلخیص المفتاح تألیف محمد بن عبدالرحمن معروف به خطیب قزوینی که آن نیز تلخیصی از مفتاح العلوم تألیف سراج الدین ابویعقوب یوسف سکاکی (م 626 ق) است. مطول معروفترین کتاب در علوم بلاغت عربی (معانی و بیان و بدیع) و کتاب درسی علمای اسلام از هر مذهب و فرقه است. تفتازانی در بیست سالگی در جرجانیه خوارزم شروع به تألیف آن کرد و در اوائل سال 748 ق آن را در هرات پاکنویس نموده به نام معزالدین ابوالحسین پادشاه آن شهر مصدر نمود. نخستین چاپ مطول به سال 1260 ق در قسطنطنیه بوده و بعد در هند و ایران و سایر بلاد مکرراً تجدید چاپ شده است؛ 3) الارشاد یا ارشادالهادی در علم نحو که در سالهای بین 774 و 778 ق برای پسرش تألیف کرده است؛ 4) مختصر المعانی یا مختصر شرح تلخیص المفتاح در علوم بلاغت که به سال 776 ق در غجدوان (از قراء بخارا) از تألیف آن فراغت یافته و به نام سلطان جلال الدین محمود ملقب به جانی بیک خان مصدر کرده است. این کتاب ابتدا در کلکته به سال 1228 ق چاپ شده است؛ 5) شرح القسم الثالث من المفتاح که شرح قسمت سوم از مفتاح العلوم سکاکی در علم بلاغت است و آن را در سمرقند به سال 787 ق تألیف کرده است؛ 6) شرح الرسالة الشمسیه در منطق که آن را در هند کتاب العدیه میخوانند، این کتاب شرحی است بر رسالهی نجمالدین علی بن عمر قزوینی در منطق. تفتازانی در جمادی الاخر 772 ق در تربت جام از تألیف آن فراغت یافته و از کتب درسی منطق است آن را در 1326 ق در لکنهو (هند) و بعد در سایر بلاد عربی به طبع رساندهاند؛ 7) تهذیب المنطق و الکلام یا غایة تهذیب الکلام فی تحریر المنطق و الکلام (که مؤلف در مقدمهی کتاب آن را چنین نامیده است) این کتاب در رجب سال 789 ق تألیف شده است، آن را در 1243 ق در کلکته و بعد با ترجمهی اردو و به سال 1333 ق و با ترجمهی فارسی در 1877 م - به قلم محمد بن محمود شهرستانی - در همان شهر چاپ کردهاند؛ 8) مقاصد الکلام و شرح آن، در علم کلام، که در ذی قعدهی 774 ق در سمرقند از تألیف آن فراغت یافته است؛ 9) شرح العقاید النسفیه در علم کلام که در شعبان 768 ق تألیف شده است. این کتاب شرحی است بر «العقاید النسفیه» تصنیف عمر بن محمد النسفی السمرقندی (م 537 ق) دربارهی عقاید فرق اسلام. این کتاب را مکرراً شرح نمودهاند و نیز به آلمانی و فرانسوی ترجمه کردهاند. این شرح نخستین بار در کلکته به سال 1244 ق و بعد در دهلی به چاپ رسیده است؛ 10) کتاب الرد علی زندقه ابن العربی که ردیست بر فصوص الحکم (به نقل دایرةالمعارف الاسلامیه)؛ 11) التلویح علی کشف حقایق التنقیح در اصول فقه که آن را به سال 778 ق در گلستان (از قراء طوس) نوشته و شرح «تنقیح الاصول» عبدالله بن مسعود محبوبی است؛ 12) شرح المختصر فی الاصول که به سال 770 ق در خوارزم نوشته و شرح مختصر ابن حاجب است؛ 13) کتاب المفتاح در فقه شافعی که به سال 782 ق در سرخس به تألیف آن آغاز کرده است؛ 14) الفتاوی الحنفیه که در هرات تألیف کرده است؛ 15) اختصار شرح تلخیص الجامع الکبیر در شرح کتاب مسعود بن محمد غجدوانی که تألیف آن را در سرخس به سال 785 ق آغاز کرده است؛ 16) شرح بر کشاف زمخشری در تفسیر که به سال 789 ق در سمرقند (به قول روضات الجنات در کابل) شروع به تألیف آن نموده است؛ 17) النعم السوابغ فی شرح الکلم النوابغ که شرح کتاب «الکلم النوابغ» تألیف ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری (م 538 ق) در فقه اللغه است. این کتاب در 1287 ق در قاهره چاپ شده است.
منابع:
علاوه بر آنچه در متن و سایر لغت نامهها و تراجم آمده؛ دایرةالمعارف الاسلامیه، 399/5؛ الاعلام، زرکلی، 113/8.منبع مقاله :
تهیه و تنظیم: دائرةالمعارف تشیع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهی انتشارات حکمت، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}